گفتگو با مدير يكي از بزرگ ترين پروژه هاي اصفهان در يك سالگي اين پروژه:
اصفهان سيتيسنتر 21 آبانماه (امروز) درحالي يكساله شد كه تا يك هفته پيش از تــــولــــدش، شــــش مــيــلــيــــون و 650هـــزارنـفـــر بازديدكننده را در دل خود جاي داده بود.
اين مجموعه بهعنوان يكي از بزرگترين مراكز خريد دنيا،پيش از يكساله شدن توانست جايگاه چـهــارم را مـيــان بــزرگتـرين مراكز خريددنيا به دلـيـــل ارائــــه بــهــتـــريـــن خـــدمـــات كــســـب كــنـــد. هـمـيـنـطـور شــــركــــت <پــــرسـتـيـــژ لـنـــدايـــران> نـيـــز بـــهعـنـــوان سـرمـايـهگـذار ايـرانـي ايـن پروژه امسال رتبه اول استانداردسازي كشور را كسب كرد.
حـال ايـنـكـه چـطـور مجموعهاي ميتواند تنها با افتتاح يك پارت و بهعبارتي تنها درصدي از يك پـارت،درمـدت زمـانـي كمتـر از يكسال به چنين مــوفقيتـي دسـت پيـدا كنـد، سئـوالـي اسـت كـه بـه گــفــتــگـــويـــي مــفــصــل بــا مــديــر پــروژه اصـفـهــان ســيــتـــيســنــتــر انـجــامـيــد. امــا ايــنبــار گـفـتـگــوي نـصـفجـهـان بـا مـسـعـود صـرامـي حـال و هـواي ديگري داشت.
اوضـاع و احـوال پـروژه سيتي سنتر در آستانه يكسالگي چطور است؟
خــدا را شـكـر خوب است. ما امروز توانستهايم بـهـتــر از آنـچــه تـصــور مــيكــرديـم را بـراي مـردم اصفهان ايجاد كنيم.
جاي تعجب است كه با افتتاح تنها چند بخش كـوچـك از يـك مجموعه عظيم، آن مجموعه بتواند به مقام چهارم درميان مراكز خريد بزرگ جهـان دسـتپيـدا كنـد. خـودتـان فكر ميكنيد دليل اين اتفاق چه ميتواند باشد؟
رتبـه مـا بخـاطر سطح خدماتي است كه به مردم ميدهيم. هيچ شاپينگ مالي امكان و گذشت اين را نـــــدارد كـــــه هــــزيــنــــههــــاي ســنــگــيــنــــي بــــراي مجموعهاش انجام دهد اما تنها كمتر از 40درصد آن درآمد را داشته باشد. ما ميخواستيم اين نوع كاركردن در ايران به يك الگو تبديل شود و براي هـمـيــن ضــررهــاي آن را مـيپـذيـريـم. اگـر كسـي قدرت گذشت از سرمايهاش را براي خدمت به مردم نداشته باشد نميتواند موفق باشد.
رتبه اول شما در بحث استانداردسازي هم بههمين دليل بود؟
بلـه. استـانـداردسـازي يعنـي ارائه خـدمـت بيشتر و بهتر به مردم. يعني بهترين امكانات را دراختيار مردم قرار دادن.
چطور در زماني كه اوضاع اقتصادي و شرايط كشور از نظـر خيلـيهـا نـااميـدكننـده اسـت شما توانستيد به اين موفقيتها دست پيدا كنيد؟
ديدگاه انسانها با يكديگر متفاوت است. كسي كه به قصد كـســب درآمـد فعـاليـت مـيكنـد قطعـاًبـه اهـداف مـالـياش مـيرسـد امـا هيچگاه به اهداف اجتماعي خود دستپيدا نميكند. آنچه ما را موفق كرده است تفاوتي است كه در فكر ما نسبت به ديگران وجود دارد. ما فكر كرديم كه چطور ميتوانيم خدمترساني كنيم كه درآمد خوبي هم دركنار آن داشـتـه بـاشـيـم امـا ديـگـران تنها فكر ميكنند كه چطور ميتوانند پول خوبي كسب كنند. اين تفاوت فكر منجر به اين شده است كه ما از ابتداي انقلاب تاكنون در حوزههاي مـخـتـلـف كـاري حـتـي خـارج از بحث سيتيسنتر هم مــوفــق بــــه دريــــافــــت لــــوح، تــقــــديـــرنـــامـــه، تــشـــويـــقنـــامـــه،رتــبــه كـارآفـريـن بـرتـر، تـوليـدكننـده نمـونـه و استـانداردساز برتر باشيم و دهها لوح و تقديرنامه با عناوين مختلف بهدست بيـاوريـم. مـا از دسـت رهبـر معظـم انقـلاب اسلامي، آقاي هـاشمـي رفسنجـانـي، خـاتمـي، احمـدينـژاد و حتي آقاي روحاني هم توانستهايم لوح تقدير بگيريم. من براي مردم كار ميكنم. حالا بماند كه گاهي دلمان از اين مردم ميگيرد.
شـمــا هـمـيشـه در مصـاحبـههـايتـان بـسـيـار امـيـدوار هستيد اما اينبار انگار دلتان از چيزي آزرده شده. مثل هميشه وقتي از پروژه و مردم حــرف مـيزنـيـد شـاد نـيـسـتـيـد و چشمانتان برق نمي زند.
مــيدانـيـد قضيـه چيسـت؟ گـاهـي فكـر مـيكنم ما بيشتر از ظرفيت پذيرش مردم كــار كــردهايــم. وقـتــي يــك امـكــانــاتــي را فـراهـم ميكنيم، مردم بايد بهترين استفاده را از آن داشته باشند. اگر از يك موهبت الهي و ارزشي كه ايجاد شده خوب استفاده نكنند همان عدماستفاده از امكانات الهي است مانند كسي كــه تـن سـالـم وعـقـل كـامـل دارد امـا خـوب از آن اسـتـفـاده نميكند.
ميخواهيد بگوييد مردم اصفهان از سيتيسنتر بهخوبي استقبال نكردهاند؟
حضور ششميليون و 650هزار نفر بازديدكننده درحدود يكسال، نشانه عدماستقبال نيست. حرف من اين است دل ما از بيمهري اصفهانيها گرفته است. در مجموعه ما صـنــدوقــي تـحـتعنـوان صنـدوق انتقـادات و پيشنهـادات هست و ما در پايان هر هفته تقريباً 180 تا 200نامه از آن خارج ميكنيم. بيشتر اين نامهها نوشتههايي است تحتعنوان اينكه ما به اصفهان آمديم و از مجموعه شما بازديد كرديم. اين مجموعه باعث افتخار و تقدير است و خوشا بهحال اصفهـانـيها كه از چنين مجموعهاي استفاده ميكنند. از تمام شهرها بهدست ما نامههاي تشكر ميرسد،درحالي كه حتي يك نامه هم از اصفهانيها نگرفتهايم كه اي كساني كه براي ما چنين امكاناتي ايجاد كردهايد؛ اصلاً چرا چنين كاري كردهايد؟
يعني شما حتي يك نامه هم از اصفهانيها در اين مدت نداشتيد؟
چـــرا، نـــامـــه هـاي انــتــقــادي زيــاد داريم. مثلاً ميگويند بـــهـــتـــــر نــــيـــســــــت وســـيـــلــــــه بـفــرستيـد درب منزل ما تا ما را بـــيـــــاورد ايـــنـــجـــــا؟ فـــكـــــر نميكنيد بهتر اســـــت شـــمـــــا ســـــــر تـــمــــــام چــهـــارراههــاي اصلي شهر ماشين گذاشته باشيد تا ما راحـــت بــيـــايـيــم و دوبــــاره بــتـــوانــيــم بــا مــاشـيـن راحـت بــرگـرديم خانهمان. نــامــه بــا ايـــــــــــن مــــــضــــــمــــــــــون كــــــــــه اصـلاًانجـام آن جزء وظايف من نيست زياد داشتيم. اما حتي يك نامه از اصفهانيها كه در آن تعريفي از مجموعه شده بــــاشـــد وجـــود نـــداشـــت. بــراي هميــن مــيگــويــم جـامـعـهاي كـه مـا بـراي آن كـار كـرديـم شايد هنوز ظرفيت پذيرش آنچه ايجاد شده را نداشت.
حـالا واقـعـاً از دسـت اصـفهانيها دلخوريد؟
ريــشــه مـن اصـفـهـانـي اسـت و بـراي هـمـشـهــريانم كار ميكنم. اين هدف مــــن اســــت و بــــراي هـــدفـــم فــعـــالــيــت مـيكنـم. مـن بهدنبال تعريف و تمجيد مردم نيستم. تنها سعي ميكنم از اين پس يـك كـارهـايـي را انجـام نـدهـم وگـرنه ما فعاليت مجموعه را ادامه ميدهيم. و اگر اصفهانيها از اين امكانات استفاده نكنند، تهرانيها استفاده ميكنند. با اينكه اولويت مــا هـمـيـشــه اصفهـانـيهـا بـودهانـد امـا اكنـون طبقـه چهـارم مجموعه ما از مجموع 13 فودكورت، تنها يك مجموعه آن اصـفـهاني است و مابقي امـكـانات دراختيار رستورانها و فـسـتفـودهاي تركيه و تـهــران اسـت. چـرا؟ چـون ظـاهـراًمـا اصـفـهـانـيهـا دوسـت نداريم از امكانات خودمان، خودمان استفاده كنيم.
منظورتان از اينكه گفتيد يك كارهايي را انجام نميدهم، چيست؟ مثلاً جشنهاي بزرگي كه در مجموعه بود قرار است از برنامههايتان حذف شود؟
مـا جشنهاي بزرگ مذهبي را برگزار ميكنيم اما فعلاًتا ظـرفـيـت پـذيـرش يـكسـري مـسـائـل ايـجـاد نـشود تصميم نداريم ديگر برنامههايي برگزار كنيم كه درنتيجه آن مردم از ما متوقع شوند. ميدانيد شايد بهتر است اينطور بگويم كه لطف مكرر كمكم تبديل ميشود به حقمسلم. بعضي از توقعات كاملاً بيجاست. مثلاً اينكه مردم از من ميخواهند بـراي آنها سرويس حمل و نقل درِ خانههايشان بفرستم، تـوقـعـي است كه نبايد از من داشته باشند. هرچند كه من بـخاطر مردمم دهها بار رفتهام و با افراد مختلف صحبت كردهام تا سه اتوبوس براي مجموعه درنظر گرفتهاند. اگر اصـرار مـا نبـود هميـن هـم اينجـا نبـود ايـن امكـانات را بايد شهرداري فراهم كند. اين وظيفه من نيست. من فضاي سبز مجموعه را خودم ايجاد ميكنم، امكانات آن را هم خودم فـراهـم مـيكـنـم. امـا نـمـيتـوانـم تـمـام تـوقعات مردم را نيز برطرف كنم.
مسئله اين است كه ميتوان به شما بخاطر رفتار مردم حق داد اما اگر از يك منظر ديگر به اين موضوع نگاه كنيم متوجه ميشويم كه شايد بخاطر الگو بودن اين مجموعه و بـهواقـع نمـونـه بـودنـش انتظـاراتـي دارنـد كـه از هيچ مجموعه ديگري ندارند.
اجازه بدهيد حرفم را از زبان آيتا... طباطبايي نژاد كه واقعاً مـيبـايـسـت گـفـت خـوشـا بهحال مردم اصفهان كه چنين امامجمعهاي دارند،بيان كنم. ايشان تعبير بسيار خوبي از مـجـمـوعـه مـا داشـتـنـد و بـه مـن گـفـتـند،ميداني مشكل تو چـيـسـت؟ گـفـتـم مـشـكـل چـيـسـت؟ گـفـتـنـد در شـهـري كه نقاشها همه تصويرهاي نازيبا ميكشند تو آمدهاي و يك تـصـويـر زيـبـا تـرسـيـم كردهاي كه توجه همه را بهخودش جلب كرده است. حالا اين تصوير يك خال دارد كه همه مدام ميگويند اين تصوير يك خال هم دارد. تو بايد سعي كني كه اين خال را هم نداشته باشي. گفتم: اگر من يك خال دارم كه ديگران دهها خال روي تصويرشان است. گفتند: آنها تصويرهاي نازيبا كشيدهاند و اصلاً كسي نگاه نميكند كه بخواهد خالهايشان را ببيند. اين حرف بسيار زيبايي بود. من چون يك كار نو كردهام مدامزير ذرهبين هستم. مـردم مـيگـوينـد ايواي! يـك تـار مو در سيتيسنتر روي زمين بود. من كه اين تار مو را نيانداختهام. مردم انداختهاند. من هم يك ميليون تارمو از روي زمين جمع كردهام حالا يكدانهاش مانده است. مردم نبايد اينطور رفتار كنند. اين مجموعه براي مردم است و آنها خودشان بايد آن را حـفـــظ كـنـنـــد. مـــن تـــا كــي مـيتوانم توقعات مردم را اجابت كنم؟
بخاطر همين دلخوريها قـولهـاي افتتـاحيـه طبقه اول و بازار طلا به تعويق افتاد؟
بـبـيـنـيــد، تمـام دلخـوريهـا يـك تـجـربـه است كه شما بـدانـيـد مـسيرتان را چطور پيش ببريد. مهم اين است كه شهرما انسانهايي را در راس كــــار خــــود دارد كـــه انـديشههاي خوبي دارند. اين شهر آيتا... طباطبايي نــژاد، دكـــتـــــــر ســـقــــــائـــيــــــاننـــــژاد ودكـتـر زرگرپور كه بهواقع انسانهايي هستند كه خوب تـشـخـيــص مــيدهـنــد، دردهــا را مــي شـنــاسـنــد و راحـت ميتوانند معالجه كنند را در دل خود دارد. اين شهـر سـردار استكي، سردار سليماني و ســردار آقــاخــانـي دارد. اينهـا مـردانـي هستند كه به ما اميدواري ميدهند. راس هرم شهر ما آدمهايي با نگاه بـــاز و بـــهفــكـــر مـنــافــع مــردم قــرار گـــــرفـــتـــــهانـــــد كــــه اگــــر درصــــدي بيمهري به ما صورت بگيرد، آنها حداقل با تبسم و روي بازشان آن را جــبـــران مـــيكــنــنـــد. پـــس مـــا هـيــچگــاه از فـــعـــــالـــيـــتـــمـــــان بـــــراي مـــــردم شـــهــــر اصــفــهــــان دستبرنميداريم. طبقه اول مجموعه ما آماده است و حتي كف آن هم تميز شده و آماده تحويل است. ابتدا قرار بود هشتمآبانماه افتتاح داشته باشيم اما بيشتر كساني كه قرار اسـت در ايـن طـبـقـه شـروع به فعاليت كنند اجناسشان از خارج از كشور ميآيد و تماماً در گمرك درانتظار ترخيص كالا هستند و اين مسئله كاملاً مسئلهاي كشوري است و به مـجـمـوعه ما مربوط نيست. در مرحله بعد گفتيم مراسم افـتـتــاحـيــه را 21آبــان هـمـزمـان بـا سـالـروز افـتـتـاح پـارت 1 مجمـوعـه برگزار ميكنيم و عدهاي را به همين مناسبت دعوت ميكنيم اما چون محرم است ما نميتوانيم بهدليل شرايط اجتماعي و مسائل اعتقادي مردم مبني بر اينكه در دهـه اول محـرم مغازهاي افتتاح نميكنند، افتتاحيه طبقه اول يا جشني را داشـتـــه بـــاشـيـــم. حــالا صـحـبــت كــرديــم، عــدهاي ميگويند 29يا30 آبان يك روز خوبي است كه از نظر اعتقادات مــردم شـگــون دارد و بـهصـورت غـيـررسـمـي مـغـازههـا مـيتـواننـد شروع به فعاليت كنند. جشن افتتاحيه و اعـلام رسمـي آن هـم بعـد از ايـام عزاداري حسيني برگزار خواهد شد.
وضعيت بازار طلا چگونه است؟
مــا بــازار طــلا را راه انــداخـتــهايــم و بــهطــور كـامـل تحـويـل دادهايـــم امـــا مــغــازهدارهــا بــهدلـيــل مـشـكــلات اقـتـصــادي و مسائل حاكم بر جامعه منتظر ثبات بازار براي خريد طلا و راهاندازي فروشگاههايشان هستند. هماكنون چهارنفر در اين بازار مغازههايشان را افتتاح كردهاند و بقيه هم بهنوبت افـتـتــاح خــواهـنــد كــرد امــا ايـن يـك واقعيـت اسـت كـه اگـر فـعـالـيـتهـاي اقـتـصـادي براي مردم ريسك نبود و شرايط بهنحوي بود كه آسيب كمتري ميديدند افتتاحيه بازار طلا با افتتاح 30فروشگاه صورت ميگرفت.
فــروشــگــاههــايــي كــه هــنــوز افـتـتـاح نـشـدهانـد اكنون اجاره بهايشان را ميدهند؟
بـلـه. يـك عـيـنـكفـروشـي در طبقه همكف، اكنون هشت نه ماهي هست كه اجاره ميدهد اما اجناسش هفت ماه است در گمرك مانده و اجازه تـرخـيـص نـمـيدهـنـد. بـراي هـمـين نـمـيتـوانـد مـغـازهاي كـه 200مـيـليون تومان براي دكور آن هزينه كرده را افتتاح كند. ولي بيشتر مغازههاي بازار طلا مـلــك شـخـصـيشـان اسـت. چـون طـلافـروشهـا مـعـمـولاً اعتقاد به ملك اجارهاي ندارند و ما هم مغازههاي اين بازار را واگذار كرديم.
شايد اگر هفت سالن سينما و تئاتري كه قرار اسـت افـتـتـاح شـود راه بيافتد مشكلات شـمــا در بــرگــزاري مـراسـم مختلف كاهش پيدا كند.
ما قرار بود هفت سالن سينمايي داشته بــــاشــيــــم امــــا حـــالا تـصـميــم گــرفتيــم بـاتـوجـه بـه ايـنـكـه اصـفهان يك سالن بزرگ آمفيتئاتر با ظرفيت هزار و 200 نفر ندارد تا جشنهاي بزرگ،سمينارها، تئاتر و مراسم دولتي در آن برگزار شود،يك سالن آمفيتئاتر ايجاد كنيم با چهار يا پنج سينما.
زمان افتتاح آن مشخص است؟
مـا بـا يـك شـركـت بـزرگ جـهـت تـكـمـيـل سينماها و سالن آمفيتئاتر قرارداد بستهايم و محل آن روبروي فودكورت آمـاده شـده و تـحـويل شركت دادهايم اما بازهم مسئله اين اسـت كـه صـنـدلـيهـا، دسـتـگـاههـاي صـوتـي و تصويري و تجهيزات آن در گمرك درانتظار ترخيص است و اميدواريم تا 11ماه ديگر افتتاح شود. مسئله اين است كه تمام قولهايي كه ما دادهايم درزمان خودش تحويل دادهايم اما حتي اُپراتور شـهـربـازي ما هم تجهيزاتش در گمرك مانده و نميتواند محلي كه قرار است افتتاح شود را افتتاح كند.
پس به اين زوديها از شهربازي هم خبري نيست؟
ما چند بازي كامپيوتري از كساني كه وسايل شهربازي را وارد كرده بودند به چندبرابر قيمت خريدهايم و بهزودي بخشي از آن را افتتاح ميكنيم.